تحلیل فنی و امنیتی ناشناس بودن ارزهای دیجیتال با تمرکز بر بیتکوین و هویت ساتوشی ناکاموتو
مقدمه
ارزهای دیجیتال، بهویژه بیتکوین، همواره بهعنوان یکی از ابزارهای مالی نوین با ویژگیهایی مانند تمرکززدایی و ناشناس بودن مطرح شدهاند. با این حال، ادعای ناشناس بودن این سیستم بهواسطهی الزامات فنی و امنیتی موجود در زیرساخت اینترنت و فناوری بلاکچین، مورد تردید قرار میگیرد. در این مقاله، با بررسی فنی این ادعا و تحلیل پروتکلهای ارتباطی در شبکههای دیجیتال، نشان خواهیم داد که مفهوم ناشناس بودن در دنیای ارزهای دیجیتال، در سطح نظریهای اثباتناپذیر و در سطح عملیاتی غیرممکن است.
۱. تحلیل فنی شبکه اینترنت و هویت کاربران
هر فعالیت در شبکه اینترنت مستلزم استفاده از یک آدرس IP است که توسط ارائهدهندگان خدمات اینترنتی (ISP) تخصیص داده میشود. همچنین، ثبت دامنههای اینترنتی و مدیریت اطلاعات مالکیت آنها توسط سامانه WHOIS کنترل میشود که اطلاعات هویتی کاربران را ذخیره و ارائه میدهد. بنابراین، تمامی تعاملات در اینترنت از جمله تراکنشهای ارز دیجیتال، از لحاظ فنی قابلیت رهگیری دارند و نمیتوانند کاملاً ناشناس باشند.
۱.۱. نقش آدرسهای IP در امنیت و ردیابی تراکنشها
آدرسهای IP، چه ایستا (Static) و چه پویا (Dynamic)، همواره به یک کاربر مشخص متصل هستند. در بسیاری از کشورها، قوانین نظارتی الزام میکنند که اطلاعات کاربران در هنگام خرید یا اجارهی آدرسهای IP ذخیره شود. این بدان معناست که تراکنشهای مربوط به ارزهای دیجیتال، اگرچه میتوانند به صورت رمزنگاریشده انجام شوند، اما همچنان ردیابی پذیر خواهند بود.
۱.۲. تحلیل نقش WHOIS در افشای هویت کاربران
سامانه WHOIS اطلاعات مالکیت دامنهها را مدیریت میکند. اگرچه برخی از ارائهدهندگان خدمات ثبت دامنه، امکان پنهانسازی اطلاعات هویتی را ارائه میدهند، اما این اطلاعات در صورت نیاز و تحت نظارتهای قانونی قابلدسترسی هستند. این موضوع نشان میدهد که اینترنت، بهعنوان زیرساخت اصلی برای تراکنشهای ارز دیجیتال، نمیتواند محیطی کاملاً ناشناس باشد.
۲. بررسی ساختار بلاکچین و قابلیت ردیابی تراکنشها
بلاکچین، بهعنوان یک دفتر کل توزیعشده، تمامی تراکنشهای بیتکوین را بهصورت عمومی و دائمی ثبت میکند. اگرچه این تراکنشها با استفاده از کلیدهای رمزنگاریشده انجام میشوند، اما تحلیلگران امنیتی قادرند با استفاده از روشهایی مانند تحلیل جریان تراکنشها (Transaction Flow Analysis) و همبستگی دادههای ورودی و خروجی، ارتباط بین کاربران را شناسایی کنند.
۲.۱. تحلیل دادههای تراکنشی و نقش فورنزیک بلاکچین
ابزارهای تحلیلی مانند Chainalysis، Elliptic و CipherTrace از الگوریتمهای پیشرفتهای برای تحلیل و شناسایی ارتباطات مالی در بلاکچین استفاده میکنند. این ابزارها بهویژه برای سازمانهای نظارتی و امنیتی امکان کشف هویت کاربران را فراهم میکنند.
۲.۲. ارتباط بین کیفپولهای بیتکوین و هویت کاربران
اگرچه کیفپولهای بیتکوین با کلیدهای عمومی و خصوصی مدیریت میشوند، اما در لحظهای که یک کاربر از یک صرافی متمرکز برای خرید بیتکوین استفاده میکند، اطلاعات هویتی او ثبت میشود. بسیاری از صرافیها تحت قوانین KYC (احراز هویت مشتری) فعالیت میکنند که نیازمند ارائهی مدارک شناسایی از سوی کاربران است.
۳. بررسی هویت ساتوشی ناکاموتو از منظر فنی و امنیتی
ادعای ناشناسبودن ساتوشی ناکاموتو، بنیانگذار بیتکوین، از چند منظر فنی قابل بررسی است. با توجه به الزامات امنیتی شبکه و تکنیکهای تحلیل دیجیتال، این فرضیه که ساتوشی ناکاموتو بهطور کامل ناشناس باقی مانده باشد، از لحاظ عملیاتی چالشبرانگیز است.
۳.۱. تحلیل ردپای دیجیتال ساتوشی ناکاموتو
تحلیل متادیتا (Metadata Analysis)، بررسی الگوهای نگارش (Linguistic Fingerprinting) و ردیابی فعالیتهای اولیه در بلاکچین بیتکوین نشان میدهد که ردپای دیجیتالی ساتوشی ناکاموتو در فضای اینترنت همچنان قابلردیابی است.
۳.۲. نقش سازمانهای امنیتی در بررسی هویت ساتوشی ناکاموتو
سازمانهای نظارتی و امنیتی نظیر NSA و Interpol از الگوریتمهای تحلیل دادههای عظیم برای بررسی رفتارهای سایبری استفاده میکنند. با در نظر گرفتن این واقعیت که بیتکوین بر بستر اینترنت فعالیت میکند، میتوان نتیجه گرفت که در صورت نیاز، نهادهای نظارتی قادر به شناسایی عوامل اصلی مرتبط با پیدایش آن خواهند بود.
نتیجهگیری
با بررسی دقیق زیرساختهای اینترنت، ماهیت بلاکچین و تکنیکهای تحلیل امنیتی، مشخص میشود که ادعای ناشناسبودن کامل تراکنشهای ارز دیجیتال و بهویژه بیتکوین، غیرواقعی است. الزامات فنی مربوط به مدیریت IP، تحلیل دادههای بلاکچین و سیستمهای امنیتی پیشرفته، این امکان را فراهم میکنند که فعالیتهای کاربران در دنیای ارزهای دیجیتال ردیابی و بررسی شوند. بنابراین، فرضیهی ناشناسبودن بیتکوین و هویت ساتوشی ناکاموتو، برخلاف تصورات عمومی، یک ادعای اثباتناپذیر است و از منظر فنی، این سیستم کاملاً شناختهشده و قابلتحلیل محسوب میشود.