در زمینه یادگیری زبان، مفهوم Comprehensible Input به عنوان یکی از اصلیترین و موثرترین روشهای آموزشی شناخته میشود. این اصطلاح اولین بار توسط "استیون کرشن" (Stephen Krashen) معرفی شد که ادعا میکند افراد میتوانند زبان جدیدی را بیاموزند اگر در معرض ورودیهای زبانیای قرار بگیرند که کمی بالاتر از سطح فعلیشان باشد، اما همچنان برای آنها قابل درک باشد.
به طور کلی، Comprehensible Input به مجموعهای از ورودیهای زبانی گفته میشود که زبانآموز قادر است با کمک دانش فعلی خود آن را بفهمد. این ورودیها باید کمی چالشبرانگیز باشند، یعنی سطح زبان بالاتری نسبت به سطح فعلی زبانآموز داشته باشند، اما در عین حال نباید آنقدر دشوار باشند که درک آنها برای زبانآموز غیرممکن شود.
Comprehensible Input به این دلیل اهمیت دارد که پایه و اساس نظریه "یادگیری طبیعی زبان" است. طبق این نظریه، یادگیری زبان به طور طبیعی و بدون نیاز به آموزش صریح قواعد دستوری اتفاق میافتد، اگر زبانآموز در معرض ورودیهای زبانی قابل فهم قرار گیرد. این روش بسیار شبیه به فرآیندی است که کودکان زبان مادری خود را یاد میگیرند.
برای ارائه Comprehensible Input، معلمان و منابع آموزشی باید تلاش کنند که زبانآموزان را در معرض متون، گفتارها و محتوای زبانیای قرار دهند که از لحاظ زبانی کمی پیشرفتهتر از سطح فعلی آنها باشد. برخی از روشها برای این کار عبارتند از:
نظریه ورودی کرشن (Input Hypothesis) ادعا میکند که یادگیری زبان زمانی اتفاق میافتد که زبانآموزان با محتوایی مواجه شوند که کمی بالاتر از سطح درک فعلیشان باشد. کرشن این سطح را "i+1" نامید که در آن "i" نمایانگر سطح فعلی زبانآموز و "1" نماد محتوای کمی بالاتر از سطح فعلی اوست. به این ترتیب، یادگیری به صورت طبیعی و پیوسته انجام میشود.
در نهایت، Comprehensible Input یکی از مفاهیم کلیدی در یادگیری زبان است که نشان میدهد زبانآموزان میتوانند به شکلی طبیعی و بدون نیاز به تمرکز بر قواعد دستوری، زبان جدیدی را بیاموزند. با فراهم کردن ورودیهای زبانی قابل فهم و کمی چالشبرانگیز، فرآیند یادگیری زبان به طور موثرتری انجام میشود.